بدون عنوان
دیروزبهترین روززندگی من وبابایی بودمنظورم 31اردیبهشت البته وقتی من این مطلب رامی نویسم ساعت 11/30شب است وبقیه مطالب چندبعدازساعت 12است روز2خردادمحسوب می شود 120روزازبهترین روزهای زندگیمان راباتوسپری کردیم باخنده توخندیدیم وباگریه توگریه دیروزنه شیرخشک میخوردی نه شیرخودم رو خیلی اذیت کردی تاشیشه رامیگذاشتم توی دهانت عق میزدی آنقدرشیرین شدی که نگوونپرس همش شیطونی میکنی تاازجلوی تلویزیون ردمی شوم برمی گردی تابه تلویزیون نگاه کنی سرت روهمش ازروی بالش بلندم کنی ومیخواهی که بنشینی منم برات دست می زنم و تشویقت می کنم پاهایت رابلندمی کنی ودمرمیفتی امروزهم ...
نویسنده :
مامان ندا
12:05